AFŞAR

Sunday, May 28, 2006




به نام خدا

بیانیه دانشجویان ترک دانشگاه بیرجند

در پی گستاخی اخیر روزنامه ایران به ملت ترک ایران

بی شک بزرگترین داشته هر ملتی تاریخ و تمدن، فرهنگ و زبان آن ملت است و در ردیف مقدس ترین ارزش هایی است که هر ملت می تواند به آن فخر و مباهات کند. ملت بزرگ ترک ایران، ملتی بشردوست، با فرهنگ با پیشینه ی تاریخی بسیار بالاست که همواره به فرهنگ و تمدن دیگر اقوام احترام گذاشته و هیچ گاه درصدد برنیامده تا ارزش های اقوام و ملت های دیگر را مورد تاخت و تاز قرار دهد. اما متأسفانه این ملت شریف همواره مورد شدیدترین فشارها و اهانت ها در طول هفتاد سال اخیر از سوی شووینیست ها قرار گرفته است، به طوری که عرصه را بر ملت غیور و پرافتخار ترک ایران تنگ کرده و باعث اعتراض و تظاهرات به حق این ملت گردیده است.

چگونه است که در کشوری اسلامی که شعار آن اسلام و عدالت است، در روزنامه ی دولتی و رسمی آن به ملت بزرگ اهانت و گستاخی می کنند و آب از آب تکان نمی خورد ؟ کجایند مدعی العموم ها ؟ کجایند کسانی که شعارهای آب و رنگ دار می دهند و به جای مجازات عوامل این حرکات زشت و سخیف، فقط دم از وحدت ملی می زنند؟

آیا وحدت یعنی توهین به ارزش های یک ملت در روزنامه ی رسمی و دولتی ؟!

آیا وحدت ملی یعنی سکوت تریبون های رسمی کشور در برابر تظلم خواهی یک ملت؟!

آیا عدالت یعنی تحریف تاریخ یک ملت؟!

ما دانشجویان ترک دانشگاه بیرجند همگام با ملت ترک ایران اعلام می داریم که تا رسیدن به مطالبات برحق خود که در ذیل اعلام می داریم از پای نخواهیم نشست:

1- تدریس و اشاعه ی زبان ترکی در مدارس و دانشگاه های مناطق ترک نشین
2- توضیح و عذرخواهی رسمی دولت ایران از ملت ترک ایران
3- مجازات شدید شووینیست ها و مسببین این حرکت زشت
4- شناسایی و تنبیه مسئولینی که در انجام وظایف خود کوتاهی کرده و زمینه ساز این حرکت شده اند
5- استیضاح وزیر فرهنگ و ارشاد به عنوان مسئول مستقیم
6- مجازات عوامل سرکوب وحشیانه ی اعتراضات مردم آذربایجان


گزارش تصویری از تحصن و تظاهرات دانشجویان ترک دانشگاه بیرجند






posted by 6:50 AM

Friday, May 26, 2006



بيانيه دانشجویان تورک قوچان

85/3/5

4 / 3 / 85

انسانی که عزت و افتخار را در وجود خود احساس کند هرگز انسانی دیگر را توهین نخواهد کرد

بيانيه دانشجویان تورک قوچان

آری بار دیگر چهره کریح شئونیسم آریایی که میراث روزگار تلخ و سیاه رضاخان چکمه پوش است با توهین دوباره به ملتی بزگ نشان داد که از خود هیچ ندارد تا بدان ببالد،و با چاپ کاریکاتور در روزنامه ملی یعنی ایران بمورخ22/2/85 به مقدسات ملت تورک ایران حمله کرد.
بر ما دانشجویان که عزت و سرنوشت ملتمان و میهنمان ارزشمندترین گوهر است

جای هیچ گونه تردیدی نیست که این اهانت در دنباله سیاست تورک ستیزی است که هر روز از صدا و سیما و مطبوعات و… شاهد آن هستیم.

در کمال تأسف شاهد آنیم که افرادی به ظاهر وطن پرست به بدنه دولت ایران رخنه کرده و این سیاست شوم رژیم های قبل و 85 سال محرومیت و توهین و یا به نوعی دیگر و نامی دیگر بنام - نسل کشی - را دنبال میکنند.

آیا ملت تورک فقط زمان انقلاب و جنگ و در روز های سختی ، ایرانی محسوب میشوند و دیگر هیچ سهمی در این مملکت ندارند؟

اینک ما دانشجویان تورک دانشگاه های قوچان بصورت مستقل و بدون هیچ وابستگی به حزب و جناحی و با حفظ وحدت و اتحاد خود با دانشجویان و ملت تورک ایران اعلام میداریم ،
دیگر از این تبعیضات به ستوه آمده ایم.

از اینکه هویت ما را تحریف میکنند و بجای کلمه ملت تورک ایران ما را آذری زبان خطاب کنند به ستوه آمده ایم.

از اینکه هر گونه اعتراض به توهین ها را جدایی طلب مبخوانند

از اینکه هر زمان سخن از ملت تورک به میان می آید نژاد پرست می نامند

به ستوه آمده ایم.

آیا ارمغان دولت مهر ورزی به ملت تورک ایران ، موج تازه دستگیری فعالان ، روشنفکران و فرزندان ستارخان ، اهانت و توهین گسترده صدا و سیما و مطبوعات است؟

اکنون در سرزمین امام زمان ، در سال پیامبر عظیم الشأن چگونه میتوان تحمل کرد چنین اهانتی را به ملتی که هستی اش را غیرت ، شرف و آبروی ملی خود میداند.
ما دانشجویان تورک قوچان با ملت تورک ایران و ستمدیدگان این کشور اسلامی اعلام همبستگی کرده و همردیف ملت تورک خواستار تحقق سریع بندهای ذیل توسط مسئولین جمهوری اسلامی ایران هستیم.

1- توقیف کامل روزنامه ایران و عادلانه ترین محاکمه علنی کلیه عوامل اهانت کننده

( کلیه عوامل مرتبط اعم از رسانه ها که به هر نوعی با این مسئله ننگ مرتبط

میشوند موظفند علاوه برعذرخواهی رسمی در صدد جبران آن بر آیند )

2- اجرای بند های 15 ، 19 و 48 قانون اساسی ایران اسلامی

3- احترام و عمل به سخن خدا در آیه11 سوره حجرات و آری سازی از هرگونه تبعیضات نژاد پرستانه و قوم ستیزانه ( افسوس از سکوت مراجع دینی )

آزادی تجمع روز قعله بابک به عنوان نماد هویت طلبی

عدم سکوت نماینده های مجلسی مردم و استعفای وزیر ارشاد

اتمام هر نوع توهین و اهانت به ملت تورک از سوی تمامی راسانه ها

دلجویی رئیس جمهوری ایران بعنوان رأس دولت مهرورزی

و سخن آخر از افتخار منِ فرزند تورک ، فرزند ایران است برای بیداری و اتحاد ملت تورک ( آذربایجان، قشقایی و ترکمن ) در قبال جریانات شئونیستی و فاشیسم فارس .

به امید روزی که دولت ایران از این وحدت و پتانسیل ملت مسلمان تورک بجای سیاست های تفرقه انگیزی و ریشه کنی این اتحاد برای سرافرازی ایران در جهان حمایت کند.


posted by 1:30 PM

Monday, May 22, 2006



عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

یکی از روزنامه های رسمی جمهوری اسلامی موسوم به " ایران" در روز جمعه 12 ماه مه خود که در دشمنی با ملت کبیر تورک، زبانزد عام و خاص است عقده های کثیف راسیستی و ضد بشری خود را در شکل " کاریکاتور" مشمئز کننده ای به نمایش گذاشته است.

http://www.oyanish.org/395.htm

چاپ این" کاریکاتور" فی الواقع نشان دهنده عقده های تاریخی قومی است که صدها سال تحت حمایت و در زیر سایه سخاوتمند سلاطین و ملت کبیر تورک حیات حاشیه ای خود را ادامه داده است.

لبته این اولین بار نیست که سیستم حاکم و جیره خواران قلم بدست آن ، ملت تورک را مورد توهین و حتاکی خود قرار می دهند و آخرین بار نیز نخواهد بود. ااین " کاریکاتور" انعکاس نظرات واقعی نژاد پرستان حاکم بر ایران است. این " کاریکاتور" مسئله بسیار مهمی را به ملت تورک نشان داد و آن دشمنی و کینه تاریخی است که قوم فارس علیه ترکها در خود می پروراند. که به شکل سیستماتیک از طرف حاکمیت نژاد پرست و تشکیلات و گروههای به اصطلاح اپوزسیون فارس تئوریزه شده و می شود.

در عین حال این " کاریکاتور" آخرین توهمات و خوش باوری های بعضی از محافل و گروههای تورک را که تصور می کردند می توانند در کنار قوم فارس حق و حقوق ملی و انسانی خود را تامین نمایند را نیز بر باد داد.

ملت تورک دشمنان قسم خورده خود را شناخته و دیگر فریب خزعبلاتی از قبیل " ملت ایران"، " ملت واحد" و " امت اسلامی ایران" ... را نخواهند خورد و حرکت تورکهای ایران و بخصوص آذربایجان در چند روز اخیر که اکنون نیز ادامه دارد، نشان دهنده این واقعیت آشکار می باشد.

ما به عنوان بخشی از نهضت ملی تورک، از ملت کبیر تورک میخواهیم که با اعتراضات سراسری خود "ایران" را به گورستان نژاد پرستان آریایی و فاشیست های فارس تبدیل نمایند.

یاشاسین اولو تورک میللتی!
یاشاسین آذربایجان تورکلری!
یوخ اولسون فارس شوونیستی!

"اویانیش" سازمان بیداری تورکهای خوراسان


posted by 10:38 AM

Wednesday, May 03, 2006



ویژگی های موسیقی نواحی خراسان / موسیقی کوهپایه توام با فریاد است

جمعه 28 مرداد 1384

قسمتی از موسیقی شمال خراسان، موسیقی کوهپایه ای است. کوهپایه های هزار مسجد، الله اکبر، دامنه های اترک و منطقه لایین. موسیقی کوهپایه توام با فریاد است و در مقایسه با موسیقی جلگه، قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در کنار موسیقی کوهپایه، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگه قوچان، موسیقی جلگه معمولا ملایمتر و درونیتر است. اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم به جلگه نیشابور و سبزوار می رسیم که تقریبا حاشیه کویرند و موسیقی شان نیز ملایمتر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است. موسیقی خراسان به دو قسمت شمال و شرق تقسیم می شود : موسیقی شمال خراسان و موسیقی شرق خراسان . موسیقی شمال خراسان شمال خراسان که دربرگیرنده شهرهای بجنورد، اسفراین ، درگز، قوچان، و شیروان است، از جمله مناطقی است که موسیقی در آن از انواع واقسام مختلف حضوری قابل تامل دارد.

بخش عمده ای از ساکنین شمال خراسان را مهاجرین کرد و ترک تشکیل می دهند . قسمتی از موسیقی شمال خراسان ، موسیقی کوهپایه ای است. کوهپایه های هزار مسجد ، الله اکبر ، دامنه های اترک ومنطقه لایین. موسیقی کوهپایه توام با فریاد است و در مقایسه با موسیقی جلگه ، قویتر ، رساتر وگاه تندتر است. درکنار موسیقی کوهپایه ، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگه قوچان ، موسیقی جلگه معمولا ملایمتر و درونیتر است. اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم به جلگه نیشابور و سبزوار می رسیم که تقریبا حاشیه کویرند و موسیقی شان نیز ملایمتر شده ، از نرمش بیشتری برخوردار است در منطقه لایین ، بین کلات و درگز و نیز دامنه های هزار مسجد ، حضور نفوذ عرفان قوی بوده است. جعفرقلی ، هروخان تیرگانی و هی محمد درگزی از عرفا و شعرای بزرگ عرفانی هستند. شعرا وعرفای این منطقه گاه زبانهای فارسی ، کردی ، ترکی وعربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خویش به کار می گرفتند. جعفرقلی شاید آخرین عارف و شاعر کرد شمال خراسان است که هنوز اشعاری همسنگ شعرهای او سروده نشده است. یازده آهنگ به جعفر قلی منسوب است که خود جعفر قلی اصل آنها را ازکسان دیگری دریافته ، اما به شیوه خود درآورده است. از آنجا که کردهای شمال خراسان همواره از مرزبانان غیور ایران زمین بوده اند، پاسداری از مرز و بوم در مقابل اقوام مهاجر ، کشتارها ، غارت ها ، اسارت ها و آوارگی ها از ویژگی های این گونه زندگی بوده است و این ویژگی ها ، تاثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است. * الله مزار آهنگی است که پس از غارت و کشتار و اسارت بر فراز مزار عزیزان از دست رفته خوانده می شده : الله مزاره ، ای چی روزگاره ……؟ دوقرسه پس از قتل عام و کشتار ، مرده ها را در وسط جمع می کردند ودور اجساد دورمی زدند و مشغول ذکر می شدند و این مبدا رقص و آهنگ دوقرسه بود. * انارکی مربوط به لحظات پس از هجوم بیگانگان و کشتار وانباشت اجساد است. زنان دور اجساد جمع می شدند و نار می زدند و گریه می کردند. * هرای فریاد کوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز و گداز و آوارگی مردم کرد است . به طور کلی ، بسیاری از آهنگهایی که در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا می شد، پس از گذشت سالیان دراز، آرام آرام تغییر شخصیت داده ، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نیز استفاده می شود. مثلا های های رشیدخان که ابتدا برای سوگ بوده ، امروزه یک موسیقی شاد و برای رقص است. موسیقی کردی شمال خراسان را موسیقی کرمانجی نامند. در مجموع ، کرمانج شمالی شامل کردهای خراسان ، آذربایجان غربی و ترکیه و شمال عراق و سوریه است و کرمانج جنوبی به کردهای جنوب دریاچه ارومیه و مهاباد وکردستان و کرمانشاهان و سلیمانیه عراق گفته می شود که از نظر گویش با هم متفاوتند. ت?اوت میان کرمانج شمالی و جنوبی در زمینه موسیقی نیز مشهود است.به عنوان مثال می توان به آهنگ «لو» اشاره کرد که از اصلیترین و باستانی ترین نغمات ایرانی است و وجه تمایز کرمانج شمالی و جنوبی نیز هست.بدین معنی ، کسی که بتواند لو بخواند ، می تواند از کرمانج شمالی باشد. موسیقی کرمانج شمالی همچنین در جمهوری ترکمنستان که سابق به سرزمین خوارزم معروف بود و تا قبل از قرارداد 1299 ش جزء ایران محسوب می شد نیز وجود دارد (در دوران صفویه ، بخشی از اکراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار کردی اغلب به شکل هجایی است که تعداد هجاها می تواند از هشت هجا تا شانزده هجا باشد. ترانه های عاشقانه بیشتر در قالبهای هشت هجایی است. آهنگ«لو» اغلب در برگیرنده قابلهای یازده تا شانزده هجایی است.

نوازندگان شمال خراسان را می توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد که عبارتند از «عاشق» ها، «بخشی »ها و «لوطی» ها . به این سه گروه می توان دو دسته دیگر را نیز افزود که عبارتند از : نی نوازان و ((لولوچی ها)).

1 – عاشق ها «عاشق »ها قدیمیترین و اصلیترین هنرمندان این منطقه اند. عاشق ها نوازندگان سازهایی چون سورنا، دهل ، قشمه ، کمانچه و دیاره اند و همچنین از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها هنرمندان در قدیم از پرداختن مالیات معاف بوده اند. چه عاشق ، بخشی یا لوطی . اما تنها گروههایی که حق انتقاد داشته و مجازات نمی شده اند، عاشق ها و لوطی ها بوده اند. عاشق ها مجری توره هستند و توره به معنی تئاتر و نمایشنامه است. در توره از خان انتقاد می شده . توره ، نمایشهای طنزآلود و انتقادی بوده ، همراه با موسیقی . متن نمایش به شکل محاوره ای اجرا می شده. نوازندگان در کناری می نشستند و موسیقی نقش فضاسازی را در طول نمایش به عهده داشته است. گاه ممکن بود در توره برحسب نیاز آواز نیز خوانده شود. گرچه خواندن آْواز از وظایف عاشق ها نیست و از جمله هنرهای بخشی ها به شمار می رود.

2 – بخشی ها بخشی ها نوازندگان دوتار ، آوازخوان و داستانسرا بوده اند. شهرهای بجنورد ، شیروان و قوچان ، مراکز عمده بخشی های شمال خراسان بوده است(شهرهای اصلی و مراکز قدرت در شمال خراسان قدیم) . روایات عامیانه در تعریف عنوان بخشی بر این باور است که بخشی کسی است که خداوند به او بخششی یا موهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنایی کرده است. بر طبق همین روایات، بخشی باید بتواند بخواند ، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد. بدین ترتیب هر نوازنده دوتاری ، بخشی نیست و جدای از تسلط بر ساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحله ای برسد که عنوان بخشی را زیبنده خود گرداند. البته در این زمینه استثنا نیز بوده است. مثلا استاد رحیم خان بخشی، گرچه دارای صدایی نارسا بوده ، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نیز دانش او ، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است. رحیم خان بخشی در نقل داستانها به جای آواز از بیان محاوره ای استفاده می کرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طر? بخشی ، بستگی به تشخیص او از موقعیت مجلس دارد. بخشی ها معمولا در عروسیها و به طور کلی مجالس شاد می نواختند ودر مراسم سوگواری ، رسم بر اجرای موسیقی توسط بخشی ها نبوده است. در قدیم هر خان «بخشی » خاص خود را داشت. یکی از هنرهای بخشی ها داستانسرایی است. همراه با موسیقی دوتار، آواز، دکلمه آواز و بیان محاوره ای و نقلی. بخشی می توانسته آهنگهای رقص را تا جایی که سازش اجازه می داده ، بنوازد. منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسیار خودمانی.

3 – لوطی ها لوطی ها در حکم روابط عمومی یا پیام رسانان جامعه خود بوده اند. وسیله آنها یک دایره بوده است. آنها نیز مانند عاشق ها حق انتقاد داشتند. لوطی ها دائما در حال سفر بودندو ناقلان اخبار و وقایع که در دست آنان به شعر در می آمد، آهنگین می شد و در همه جا اجرا می شد. بسته به محتوای شعر ، لوطی ها یکی از قالبهای موسیقی کردی را انتخاب می کردند. لوطی ها نیز ممکن بود آهنگهای رقص را بخوانند یا بنوازند ، اما کارشان طبعا به زیبایی کار عاشق ها نبوده است. هم اکنون در شمال خراسان نسل لوطی ها منقرض شده است و تنها یاد آنها زنده مانده است.

4 - رقص رقص در شمال خراسان شامل : یک قرسه ، دوقرسه ، شش قرسه ، انارکی و …. است که معمولا موسیقی آن توسط عاشق ها با سورنا و دهل و قشمه و دایره و نیز کمانچه اجرا می شود. رقصها در شمال خراسان معمولا دارای حالاتی از رزمند. چوب بازی جای نیزه بازی قدیم را گرفته است. همچنین در مراسم کشتی از شاخه های کوراغلی استفاده می شود که بسیار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته می شود

سازهای شمال خراسان 1 – دو تار دوتار جزء سازهای اندرونی محسوب می شود و در دست بخش ها نواخته می شود. ظاهرا دوتار ترکمن قدمت بیشتری نسبت به دوتار خراسانی دارد. دوتار در شمال خراسان دارای دو کوک است: یکی با نسبت چهارم و دیگری با نسبت پنجم. بر طبق نظر آقای علی غلامرضایی (آلمه جوغی) ، کوک چهارم را کوک نوایی و کوک پنجم را کوک ترکی و کردی می نامند و آهنگهای فارسی شمال خراسان نیز با کوک پنجم اجرا می شود. آقای محمد یگانه معتقدند که کوکهای دوتار ، یکی ترکی و دیگری کردی است. با کوک ترکی می توان آهنگهای گرایلی ، تجنیس ، شاختایی، نالش، دوست محمد ، غریب و .... و با کوک کردی آهنگهای الله مزار، لو ، درنا ، جعفر قلی و ....... را اجرا کرد. معمولا در مجالس شادی ، اول شب برای ایجاد هیجان و رقص از سورنا ودهل و قشمه استفاده می شود و در پایان شب ، بخشی ها در اندرون دوتار می نواختند. دوتارهای قدیمی در شمال خراسان از سازهای امروزی کوچکتر بوده اند. کاسه و صفحه دوتار از چوب توت و دسته آن معمولا از چوب زردآلو ساخته می شود. در قدیم به جای سیم از ابریشم استفاده می شده . اندازه های دوتار در شمال خراسان دارای استاندارد معینی نیست. دوتارهای فعلی دارای یازده و گاه دوازده پرده است. پرده های آن در فواصل نیم پرده نه چندان دقیق بسته می شود و فواصل کوچک تر از نیم پرده در پرده بندی آن وجود ندارد.

2 – سورنا (پیق) سورنا نیز از خانواده سازهای برونی در شمال خراسان است که توسط عاشق ها نواخته می شود. ظاهرا در قدیم سازی بزرگتر و شبیه به سورنا و جود داشته که به آن کرنا می گفته اند. این ساز امروزه دیده نمی شود. بعضی از قدیمیها به همین سورنا ، کرنا می گویند. از سورنا در مراسم عروسی و بیشتر برای اجرای آهنگهای رقص و نیز مراسم گشتی ، با اجرای شاخه های «کوراغلی» و همچنین در سوگواری با اجرای آهنگهای سردارها ، لو و «هرای» استفاده می شود. ساز کوبی همراهی کننده سورنا ، دهل است.

3 - قشمه قشمه که مشابه دوزله (دونی) متداول در کردستان و کرمانشاهان است، از دیگر سازهایی است که عاشق ها می نوازند. در شمال خراسان سه نوع قشمه دیده می شود : قشمه های پنج سوراخه ، شش سوراخه و هفت سوراخه (که همگی بدون سوراخ پشت هستند). قشمه بیشتر در عروسیها به همراهی دایره و یا دهلی که با دست نواخته می شود، به اجرای آهنگهای رقص می پردازد. قشمه معمولا از استخوان بال قوش یا درنا و گاهی از نی و حتی از ?لز (لوله آنتن تلویزیون) ساخته می شود که صدای حاصله از قشمه استخوانی بهتر و پخته تر است. قشمه ، سازی است مضاع? (دوبل یا جفت) و اندازه آن بستگی به کوچکی و بزرگی استخوان پرنده دارد. برروی هر کدام از لوله های صوتی آن ، یک سرپیکه (قمیش) سوار می شود. دولوله صوتی قشمه معمولا به طول همصدا کوک می شوند اما ممکن است به ندرت شاهد کوک های مأنوس دیگری ، مانند کوک سوم و حتی گاه دوم باشیم. این کوکها را اغلب نوازندگان زبردست قشمه استفاده می کنند و در نظر اول ممکن است به حساب ناتوانی نوازنده در کوک کردن دقیق ساز گذاشته شوند. در حالی که استفاده از این کوکهای نامأنوس ، کاملا آگاهانه و برای تحرک و ایجاد دینامیسم بیشتر صورت می گیرد. همچنین نوازندگان قشمه ، باز به منظور ایجاد تحرک و دینامیسم ، گاه دو صدای مختلف و اغلب مجاور یکدیگر را توسط لوله های صوتی مضاعف ساز ، ایجاد می کنند.

4 – کمانچه کمانچه نیز از جمله سازهایی است که عاشق ها می نوازند. کمانچه هم به عنوان سازی بیرونی و هم اندرونی استفاده می شود صدای کمانچه گاه در مراسم سوگواری نیز به گوش می رسد. کمانچه بیشتر در شمال خراسان دیده می شود. ردی پای کمانچه تا نیشابور هم دیده شده ، اما هر چه در استان خراسان پایین تر برویم یا کمتر دیده می شود و یا اصلا دیده نمی شود. کمانچه های خراسان دارای سه سیم است و گاه از کمانچه های چهارسیمه امروزی نیز استفاده می شود. ساز ضربی همراهی کننده کمانچه ، دایره یا دهلی است که با دست نواخته شود.

5 – دهل دهل سازی همراهی کننده سورنا است، زمانی که با چوب و ترکه نواخته شود. ساز همراهی کننده قشمه و کمانچه است، زمانی که با دست نواخته شود. دهل شمال خراسان دوطرفه است و در راه اندازی های مختلف دیده می شود . عاشق ها آن را می نوازند.

6 – نی نی ، ساز همیشگی چوپانان شمال خراسان است. نی به غیر از زمان چرای گوسفند ، در جشنها، مجالس شاد و در سوگ نیز استفاده می شود. با نی در شمال خراسان ، مقامهای مختلفی از جمله : گوسفندچرانی ، فریاد کوهستان و .... اجرا می شود.

7 – دپ (دف – دایره ) دایره ساز همارهی کننده قشمه و کمانچه است و معمولا عاشقها (و درقدیم لوطیها) آن را اجرا می کنند. دایره تنها وسیله دست لوطیها بود. امروز که نسل لوطی ها در شمال خراسان منقرض شده است ، این ساز کماکان در دست عاشق ها زنده مانده است. در بجنورد به دپ یا دایره ، دیره گفته می شود.

موسیقی شرق خراسان (تربت جام ، خواف وتایباد) دو تار خراسان را شاید بتوان در دو حوزه مختلف (از نظر جغرافیایی) مطالعه کرد. یکی حوزه شمال خراسان که شهرهای قوچان ، بجنورد ، شیروان و در گز را در بر می گیرد، حوزه دیگر حوزه شرقی – مرکزی است که تربت جام ، خواف و تایباد را شامل می شود. دامنه حوزه شمالی ، به سمت جنوب نیشابور و سبزوار و دامنه حوزه شرقی – مرکزی به سمت غرب و جنوب کاشمر می رسد. از آنجا که در حوزه شمالی بیشتر مهاجرین کرد و ترک ساکنند، موسیقی و اشعار این منطقه بیشتر در قالب کردی و تا حدودی ترکی است . در حوزه شرقی – مرکزی ، موسیقی وا شعار همگی فارسی است و از آهنگهای کردی و ترکی خبری نیست . البته در این میان به آهنگهایی نیز برخورد می شود که نوازندگان هر دو منطقه آنها را اجرا می کنند. یکی از این آهنگها ، نوایی است که در موسیقی هر دو منطقه جزو مقامها و آهنگهای اصلی محسوب می شود. دوتار نوازی درتربت جام ، خواف و تایباد (و تا حدودی کاشمر) از روش و سبک واحدی تبعیت می کند، گرچه اختلا?اتی را که در نحوه زدن مضراب ها ، تحریرها و گویشها وجود دارد. نمی توان از نظر دور داشت. دوتار در این منطقه بیشتر در مراسم شادی استفاده می شود. استفاده از دوتار در این گونه مراسم همیشه انفرادی بوده است . به نوازنده دوتار در این منطقه بخشی نمی گویند، بلکه اوسا (اوستا) نامیده می شود. در مراسم سوگواری از دوتار استفاده نمی شود. دوتار در این منطقه دارای استاندارد خاصی از لحاظ اندازه نیست. دوتار در این منطقه در اصل دارای هفت یا هشت پرده است که اخیرا با دوتارهای دوازده ، سیزده پرده ای نیز می نوازند. برروی دسته تار ، گاه دو یا سه پرده برای ایجاد فواصل ثلث پرده بسته می شود. ذوالفقار عسکری" نوازنده چیره دست دوتار که اصلا اهل کاشمر است ، با ساز شانزده پرده ای می نوازد که تا حدودی دو پرده دیگر روی صفحه ساز پیش می رود. او می گوید که پدر او نیز با ساز دوازده پرده ای می نواخته است. کوکهای متداول دوتار در این منطقه معمولا کوک چهارم و پنجم است . در کاشمر این کوکها رایج است: 1 – کوک چهارم ، به نام کوک شیخ احمد جامی ، برای اجرای مقام الله ، چهاربیتی و ..... 2 – کوک پنجم ، برای اجرای آهنگهای اشتر خجو ، صیاد 3 – کوک دوم ، به نام کوک کردی ، برای اجرای شاختایی ، الله مزار و .... 4 – کوک اکتاو، به نام کوک مثنوی ، برای اجرای آهنگ مثنوی کاشمری . مبتکر این کوک نامألوف ، ذوالفقار عسکری است. دوتارهای قدیمی از سازهای امروزی کوچک تر بوده است. سازهای رایج در این منطقه عبارتند از : دوتار، ساز (سورنا) ، دهل [به نوازندگان ساز و دهل در این منطقه دهلی می گویند]، دو بوقه از جنس نی که مضاعف است و شبیه قشمه و دوزله است (دوبوقه استخوانی در این منطقه کمتر دیده می شود، در کاشمر این ساز از جنس استخوان است)، نی هفت بند و دایره که همراهی کننده دوتار نی است. کمانچه در این منطقه وجود ندارد. از دوتار نوازان برجسته امروزی در این منطقه می توان از عثمان خوافی ، پورعطایی ، ذوالفقار عسکری ، سرور احمدی و .... نام برد. فاروق کیانی نیز از استادان رقص تربت جام است که هنوز به فعالیت خود ادامه می دهد. از آهنگهای اصلی این منطقه می توان از : چهاربیتی ، دوبیتی ، غریبی ، نجما ، سرحدی ، نوایی ، مقوم (مقام ) الله و .... نام برد

منبع : مهر


posted by 9:08 AM

Powered by Blogger

 



A Weblog dedicated to Turks (Khorasanian + Azerbaijanian Turks) of Khorasan, Xorasan, Horasan, and Khorasan Turkish





EMAIL

SÖZÜMÜZ LINKS

افشار: وبلاگ تركهاي خراسان-آفشار يورد


سٶزوموز سٶزوموز


سؤزوموز- وبلاگ عمومى تركهاى ايران
سؤزوموز- در پرشين بلاگ
تورك خاتون- وئبلاگ زنان ترك
ايلخان- تركهاى جنوب و مركز ايران
آدليم توركله ر- مشاهير تركهاى ايران

باشقا سايتلار


طنز بجنورد
اسماعیل سالاریان
گریوان GERIVAN
فرهنگ عامیانه و گویش ترکی به لهجه ی بجنوردی
مشهد تورك لري (ترکهای مشهد)
بهاريه-وبلاگ محمد عرب خدري
نوایی
یاشاسین شیروان تورکله ری
خوراسان تورکله ری-ترکهای خراسان
گريوان GERIVAN
شيندخت-توركجه شئعر
Avşar Obası
بجنوردنيوز

حاجى بكتاش ولى خراسانى

حاجى بكتاش ولى خراسانى
HACI BEKTAŞ VELİ
Hacı Bektaş Veli
Hünkar Hacı Bektaş Veli

خوراسان ارنه نله ري-پيران خراسان

خوجا دخانى خراسانى
حسن اوغلو اسفرائنى
بابا الياس خراسانى
BABA ILYAS
سارى سالتوق(سلجوق) دده
خيدير آبدال سلطان خراسانى

تركان نامدار خراسان

جوجوخان
كلنل محمد تقي خان پسيان
سرگرد اسكندانى
نادرشاه افشار

مقالات-بررسيها

ادبيات عامه درگز- م.كريمى
خراسان توركلرينين ديلى- بير
خراسان توركلرينين ديلى-ايكى

محققين-كتابشناسى


Prof. Dr. SULTAN TULU
Prof. Dr. GERHARD DOERFER

موسيقى تركى خراسان

حاج قربان سليمانى
محمد حسين يگانه

حاج قربان سليمانى

محمدحسين يگانه

آهنگ بجنوردى-١



قالى تركى خراسان
Photos

Free Web Page Hit Counters
Sharper Image Coupons